این مقاله میافزاید که آمریکا با خروج خود از سوریه متحدانش را در برابر سوالهای زیادی در خصوص توانمندیهای این کشور برای جلوگیری از تقویت تمرکز و تاثیرگذاری ایران در منطقه قرار داده است. این اتفاق همچنین باعث شده اسرائیل در موضعگیری خود ضد موجودیت ایران در سوریه تنها بماند. هر چند احتمالاً در آینده نیز مورد حمایت و پشتیبانی از سیاست های آمریکا قرار خواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
همه آنچه که صهیونیسم از آن میهراسد
ارتش اسرائیل برای جنگ آماده نیست
ترامپ با این تصمیم، رهبران سیاسی و نظامی آمریکا و متحدان واشنگتن در منطقه را غافلگیر کرد. تعدادی از مسئولان آمریکایی از جمله جان بولتون مشاور امنیت ملی این کشور چند ماه قبل اعلام کرده بودند که نیروهای آمریکایی تا زمان خروج ایرانیها از سوریه و تحویل روند سیاسی سازش در این کشور باقی خواهد ماند.
بر اساس این گزارش، استعفای جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا نشان دهنده شکاف گسترده در مطالبات رئیسجمهور و مواضع مسئولان آمریکایی است. هنوز انگیزههای دقیق ترامپ از اتخاذ این اقدام مشخص نیست. ممکن است این اتفاق در نتیجه عوامل داخلی یا معاملهای صورت گرفته باشد که قرار است ترامپ با رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در خصوص ایجاد ارتباط بین قرارداد خرید سامانه دفاع موشکی پاتریوت آمریکا به جای سامانه دفاعی روسیه اس ۴۰۰ توافق کردهاند.
همچنین به نظر میرسد تصمیم ترامپ برای خروج نیروهای آمریکا با هدف جلوگیری از وقوع درگیری میان یگانهای آمریکایی و نیروهای ترک موجود در شمال شرقی سوریه اتفاق افتاده باشد.
صرف نظر از عوامل و دلایل مستقیم تصمیم جدید ترامپ، متحدان آمریکا در منطقه خود در برابر مشکلات روز افزونی در حساب کردن بر روی دولت آمریکا به عنوان یک عنصر اساسی در استراتژی خود برای مقابله با خطرات مواجه میبینند. برخی اعتقاد دارند که تصمیم ترامپ برای خروج ۲ هزار نیروی نظامی موجود آمریکایی در سوریه خیانت دیگری از سوی آمریکا ضد متحدان این کشور است که در درجه اول هزینه آن را نیروهای دموکراتیک سوریه میپردازند. نیروهایی که آمریکا آنها را تاسیس کرده و برای مدیریت مبارزات زمینی ضد داعش در سوریه تجهیز کرد.
این عده اعتقاد دارند که به این ترتیب واشنگتن اعتبار خود را در نزد گروههای منطقهای از دست میدهد، علاوه بر اینکه این اقدام بیتاثیری کارمندان ارشد دولت آمریکا در سیاست گذاریهای این کشور را نیز نشان میدهد.
دیکل و شابیتدر مقاله خود تاکید دارند که ترامپ خروج نظامیان خود از سوریه را به بهانه شکست دادن داعش مطرح کرده و گفته است که آمریکا نمیخواهد پلیس منطقه شود. این در حالی است که دولت آمریکا تاکنون هیچ استراتژی منظمی در خصوص مرحله بعد از ریشه کن کردن داعش در منطقه و تضمین عدم بازگشت خطر داعش و عدم ایجاد شرایط مناسب برای شکلگیری زیرساختهای گروههای جهادی و سلفی در سوریه و مناطق دیگر ندارد.
این گزارش صهیونیستی میافزاید که اقدامی که ترامپ انجام داد، در راستای منافع ایران بود که خود را برای کاهش نیروهای آمریکایی در شرق سوریه به عنوان یک هدف استراتژیک آماده میکند. البته موضع ایران و روسیه این است که نیروهای ایرانی موجود در این کشور با موافقت دولت قانونی سوریه حضور دارند و نیروهایی مشروع به شمار میروند، اما نیروهای آمریکایی خود را به دولت سوریه تحمیل کردهاند و سوریه موافقتی با حضور آنها ندارد. به این ترتیب شکی نیست که عقب نشینی ترامپ از سوریه باعث تقویت نیروهای ایران در این کشور میشود.
ایران معتقد است که تحولات منطقه در روند مثبتی قرار دارد و فقدان تصمیمگیری آمریکا و ضعف عربستان سعودی در نتیجه بحران کشته شدن جمال خاشقجی و جدیت روسیه در محدود کردن آزادی عمل اسرائیل در سوریه از جمله عوامل اصلی این رویکرد مثبت است.
پیامدهای خروج آمریکا از سوریه
این مقاله در ادامه به بررسی پیامدهای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه میپردازد و مینویسد که عقبنشینی آمریکا باعث تسریع اقدام بشار اسد در تحت کنترل گرفتن مناطق شرق و شمال سوریه میگردد. مناطقی که همچنان تحت سلطه کردها قرار دارد و آنها با حمایتها و کمکهای آمریکا این مناطق را در اختیار گرفتهاند. عقبنشینی آمریکا باعث می شود بشار اسد در جنگ داخلی خود که با حمایت متحدان روسی و ایرانی ضد گروههای تروریستی انجام داده، چهره پیروز به خود بگیرد. به نظر می رسد اولین کاری که محور سوریه در مرحله بعد انجام میدهد تلاش برای تحت کنترل گرفتن مناطق مرزی سوریه و عراق از جمله منطقه التنف و چاههای نفت است.
در این شرایط مشخص است که حزب نیروهای دموکراتیک سوریه همکاری با دولت را در پیش خواهند گرفت. چرا که احساس میکنند آمریکا به آنها خیانت کرده و از سوی دیگر نسبت به عملیات گسترده ترکیه ضد خود نگران هستند.
این گزارش صهیونیستی میافزاید که به این ترتیب خروج نیروهای آمریکایی از سوریه باعث میشود مسئولیت پرونده سوریه به صورت کامل در اختیار روسیه قرار گیرد. این در حالی است که آمریکا هیچ امتیازی در روند سازش سیاسی در سوریه نگرفته است.
در حالی که منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه ادامه دارد، به نظر میرسد رفتار واشنگتن در سوریه و همچنین تعامل این کشور با موضوع پرونده خاشقجی نشان دهنده ضعف در قدرت تاثیرگذاری آمریکا و سستی در حاشیه مانور این کشور در برابر چالشهای موجود است. این موضوع باعث میشود متحدان این کشور در خصوص قدرت واشنگتن برای حمایت از سیاستهای خود دچار تردید شوند. تحلیلگران مذکور میافزایند که اسرائیل انتظار داشت که واشنگتن تصمیم شدیدتری در قبال دور کردن ایران و حامیان این کشور از سوریه داشته باشد و موجودیت نظامی خود را در منطقه خاورمیانه حفظ کند تا بتواند پل زمینی برای ارتباط ایران با شرق سوریه را قطع نماید.
نگاهی تحلیلی به یادداشت این تحلیلگران صهیونیست نشان میدهد که سیاست ترامپ درقبال سوریه و منطقه تقریباً متفاوت از رویکردهایی است که روسای جمهور سابق آمریکا نظیر باراک اوباما و جورج بوش در دو دهه گذشته دنبال میکردند.
بیشتر کارشناسان و تحلیلگران سیاسی آمریکا که سیاستهای این کشور را دنبال میکنند، به این موضوع اذعان دارند و معتقدند که این کشور خود را درگیر مخاطرات تاکتیکی می کند که ضرورتی برای آن وجود ندارد. این موضوع بر خلاف اهداف استراتژیک فراگیر آمریکا است که از زمان تصدی دونالد ترامپ در ریاست جمهوری آمریکا دچار شکافهای روز افزون شده و خسارتهایی را برای این کشور به دنبال داشته است.
آمریکا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یک هدف راهبردی برای خود تعیین کرد و آن این بود که به هیچ کشور بزرگی اجازه نفوذ در دیوار قدرت برتر آمریکا را ندهد و کسی نتواند این معادله را به هم بریزد. به نظر می رسد شرایط کنونی با موفقیت روسیه و چین در اعمال قواعد جدید در نظم بینالملل به هم ریخته و بخش قابل توجهی از این راهبرد در مسائل بین المللی و مناسبات منطقه ای در گوشه و کنار دنیا به ویژه خاورمیانه به اجرا گذاشته شده است.
همچنین به نظر می رسد استراتژی آمریکا برای سلطه کامل بر کشورهای خاورمیانه با اختلال مواجه شده و طرف های سه جانبه یعنی روسیه و ایران و حزبالله در منطقه قدرت قابل توجهی برای از بین بردن برنامههای آمریکا ایجاد کرده اند.
این موضوع باعث شده باشد که واشنگتن نتواند رویکردهای سیاسی خود را حتی به کشورهای متحد خود نیز تحمیل کند، چراکه آنها معتقدند آمریکا از سیاست حمایت از این کشورها دست برداشته است.
همچنین دولت آمریکا به تمامی گروههای مسلحی که واشنگتن آنها را تاسیس کرده و مورد حمایت مالی و نظامی خود قرار داده، نظیر مخالفان سوریه و نیروهای دموکراتیک سوریه پشت کرده است. این موضوع باعث میشود تمام کشورهایی که در محاسبات خود روی واشنگتن تکیه کرده بودند، بدانند که استراتژی آمریکا تنها اسرائیل را به عنوان متحد و ابزار اساسی خود در سیاستگذاری های منطقهای به رسمیت میشناسد و سایر کشورها نقش کمک کننده به اسرائیل در استراتژی آمریکا را دارند.
نکته دیگر اینکه عقب نشینی ترامپ از سوریه نشان داد که اسرائیل بزرگترین بازنده این عرصه است. رژیم صهیونیستی گرچه تلاش دارد با برخی اقدامات از جمله حمله موشکی از طریق جنگندههای خود به حریم هوایی سوریه این شکست را تحت پوشش قرار دهد، اما به نظر می رسد که بیشتر قواعد بازی رژیم صهیونیستی بعد از تصمیم ترامپ در قبال سوریه تغییر میکند و این رژیم خود را در برابر چالش بزرگی میبیند که نام آن موجودیت روسیه و متحدان ایران و سوریه در داخل خاک سوریه است.
فعالیت مشترک این کشورها در سوریه باعث میشود که امکان تقویت این ائتلاف و افزایش قدرت آنها بعد از عقب نشینی آمریکا از سوریه بیشتر شود و از سوی دیگر جو بیاعتمادی در میان کشورهای متحد آمریکا افزایش پیدا کند.